محل تبلیغات شما

نائومی کلاین در ایران ناشناخته نیست. نویسنده و مستندساز کانادایی  که تعدادی از آثار او به فارسی نیز ترجمه  و  به ویژه با کتاب معروف "دکترین شوک" در ایران شناخته شده است. در سالهای اخیر که اقتصاد ایران شوکهای متعددی را تجربه کرده،اصطلاح  "شوک درمانی" وی بارها مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.

یکی دیگر از آثار پرآوازه وی کتابی است به نام

This changes everything: Capitalism vs  the Climate

 

که توسط آقای مجید امینی و با عنوان "آخرین فرصت تغییر: سرمایه داری در تقابل با شرایط اقلیمی" به فارسی ترجمه شده است.

این کتاب در زمان انتشار بازتاب زیادی در رسانه های جهانی یافت و بسیاری از شبکه های خبری کانادا و آمریکا با کلاین درباره آن به بحث و گفتگو پرداختند.

نویسنده در تبیین مهمترین علل انسانی موثر در تغییرات اقلیمی، ساختار اقتصادی حاکم بر جهان امروز را به دلیل تشویق انسان به سود و آزمندی، مهمترین عامل تخریب محیط زیست می داند. وی شرکتهای نفتی را که برای به دست آوردن منفعت دست به تخریب گسترده طبیعت می زنند، مهمترین عامل مافیایی در به تاخیر انداختن مقابله با محیط زیست معرفی می کند.

کلاین با اشاره به فاصله جغرافیایی میان مراکز تولید و مراکز مصرف در جهان، حمل و نقل فسیلی کالا در میان این مراکز را از دیگر عوامل موثر در آلودگی محیط زیست می داند. در همین زمینه، او با اشاره به میوه های غیرفصلی که بر سر میزهای غذا حاضرند، انسانهای مسئول را به خودداری از مصرف زدگی و تعهد نسبت به محیط زیست دعوت و نظام حاکم اقتصادی را که برای به دست آوردن سود بیشتر، تولید را به مراکز دوردست برده است مورد نکوهش قرار می دهد.

وی بر این باور است که برندگان وضع موجود - که همانا صاحبان سرمایه و به ویژه شرکتهای نفتی هستند – تعهدی در برابر محیط زیست و حتی خود انسان ندارند. آنها برای سود بیشتر راضی به بیکاری بسیاری از نیروهای کار در جوامع خود می شوند و تولید را به کشورهای دوردست می برند و هر گاه لازم باشد برای تادیب همین کشورهای دوردست به سلاح و تحریم متوسل می شوند. از چنین کسانی چگونه می توان انتظار داشت تا به سرنوشت طبیعت و محیط زیست توجه کنند؟

اما در سوی دیگر، بازندگان وضع موجود طیف گسترده ای از انسانهای سراسر جهان را در بر می گیرند. از شهروندان هندی، آفریقایی و آمریکای جنوبی که در فرآیند استخراج نفت و معادن از سرزمین‌شان آسیبهای جدی به آب و زمین کشاورزی‌شان وارد آمده است، تا قربانبان سیل ها و طوفانهای مهیبی که در اثر تغییرات زیست محیطی قدرت و دفعات وقوع آنها به شدت افزایش یافته، تا شهروندان کشورهای پیشرفته ای که در فرآیند مهاجرت سرمایه به کشورهای دوردست مشاغل ارزشمند خود را از دست داده و به شغلهای کم درآمدتر نزول کرده اند، همه و همه قربانیان یک نظام واحد اند. نظامی که جز سود و پول را نمی شناسد. نظامی که با پیاده سازی ایدئولوژی نئولیبرالیسم، اقتصاد را مستقل از ت ساخته و در واقع خود را از شر مزاحمی به نام دموکراسی رها کرده است.

اما این نظام اکنون با بن بست طبیعت مواجه شده است و چاره ای جز تغییر در برابر خود نمی بیند. سران این نظام پس از دوره ای طولانی از انکار تغییرات زیست محیطی، اکنون که ناگزیر از پذیرش آن شده اند در تلاش اند تا شرایط جدید را نیز مصادره کنند. آنها به جای اندیشیدن به کاهش مصرف به سطحی معقول در ابعاد سیاره زمین، سعی دارند تا با حفظ وضع موجود از بحران برای خود بازارهای تازه ای دست و پا کنند. بازارهایی همچون خودروهای برقی، حوزه های جدید علم برای قابل تحمل کردن زندگی در زیر بلایای طبیعی ناشی از تغییر محیط زیست و حتی بیمه های تازه برای تامین خسارات ناشی از مصایب و فجایع زیست محیطی.

کلاین بر آن است که بحران زیست محیطی جدی تر و وسیع تر از آن است که ادامه وضع موجود را ممکن سازد. بنابراین انسان امروزی دو گزینه بیشتر ندارد. یا باید هوشمندانه و آگاهانه دست به تغییر بزند و یا آنکه تغییر اجباری و تحمیلی طبیعت را بپذیرد.

وی معتقد است سرسختی برندگان وضع موجود و پافشاری آنان بر تداوم شرایط فعلی، جمع بازندگان را هر روز بزرگتر و گسترده تر ساخته و به همان ترتیب پاسخ به تقاضای تغییر را گریپذیرتر می سازد. پاسخی که نه تنها زیست بوم انسانی را از مصیبتهای فاجعه بار آینده نجات خواهد داد بلکه با تحولی بنیادین در ساختارهای اقتصادی، جوامع انسانی را به سوی کاهش نابرابری و زندگی بهتر جمعی سوق خواهد داد.

به بیان دیگر، گرچه نظام سرمایه داری و سبک زندگی  پرمصرف پدید آمده از آن به سرعت در حال تخریب محیط زیست است اما به همان نسبت نیز هسته های مخالفت و مقاومت در برابر این نظام فاسد در جای جای دنیا در حال شکل گیری است و بحران زیست محیطی، این حقله های پراکنده را در ساختن دنیایی بهتر گردهم خواهد آورد. اگر زمین خواری، کوه خواری، یا بی توجهی به زیرساختهای شهری آسیبهای سلابهای کوچک را صد چندان کرده و دهها قربانی گرفته است؛ اگر چاههای نفت یا دیگر معادن آلاینده، آبها و زمینهای بسیاری از مردم جهان را آلوده و بهداشت و زندگی آنان را دستخوش تغییرات بنیان کن کرده است؛ اگر منافع شرکتهای نفتی و خودروسازان به بهای ضعف و ناکارآمدی خدمات حمل و نقل عمومی تامین شده، با این حال همه این مصایب ظرفیت بزرگی از عصیان و اعتراض را در جهان پدید آورده است که آنگاه که همدیگر را دریابند و دست در دست هم بگذارند تغییری بزرگ را رقم خواهند زد.

 

۷۰ تریلیون دلار بدهی اقتصاد آمریکا  - بخش اول: سلطه دلاری زمینه ساز کسری مزمن

۲۴۴ تریلیون دلار بدهی اقتصاد جهانی وقتی همه بدهکارند! طلبکار کیست؟

به بهانه ناآرامی های اخیر اکوادور

زیست ,محیط ,های ,نظام ,تغییر ,وی ,محیط زیست ,وضع موجود ,را به ,را از ,است که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها